یه دوس‌ دخدر مو فرفری هم

نداریم، لُپش رو بکشیم بگیم:

چطوری بَبَعیه من؟! اونم ذوق

.
.
.
.
.
.
كنه بگه: بـــــــــــــــــــــــع

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 19:42 توسط students| |

دختر: دوست دختر جديدت خوشگله؟ (در ذهنش ميگويد: آيا واقعا از من خوشگلتره؟)
پسر: آره خوشگله!! ( در ذهنش: اما تو هنوز زيباترين دختري كه ميشناسم هستي)
دختر: شنيدم دختر شوخ طبع و جالبيه ! (درست همون چيزي كه من نبودم)
پسر: آره همينطوره! ( اما در مقايسه با تو اون دختر چيزي نيست)
دختر: خوب پس اميدوارم شما دوتا با هم بمونيد... (اتفاقي كه براي ما رخ نداد)

پسر: منم برات آرزوي خوشبختي دارم.. (چرا اين پايان رابطه ي ما شد؟)
دختر: خوب من ديگه بايد برم... (قبل از اين كه گريه م بگيره)
پسر: آره منم همينطور... (اميدوارم گريه نكني...)
دختر: خداحافظ...(هنوزم دوستت دارم و دلم برات تنگ ميشه)
پسر: باشه... خداحافظ(هيچ وقت عشقت از قلبم بيرون نميره...هرگز

نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 19:36 توسط students| |

عِطرهای خوب
شیشه‌‌خالی‌شان هم
بعدِ سال‌ها
هنوز بو می‌دهد.
مثل جای خالی ِ تــــــــــــــــو! ...
نوشته شده در شنبه 23 دی 1391برچسب:,ساعت 19:1 توسط students| |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com